خانمها یکی یکی از در وارد میشوند. کمی با هم خوشوبش میکنند. بعضیها اقلامی همچون زولبیا بامیه و کالباس خانگی درست کرده و برای فروش آوردهاند. جلسه آنقدر خودمانی و صمیمی است که حنانه پانزدهساله خودش بهتنهایی آمده است.
خانمها سراغ مادرش را میگیرند و او میگوید: خواهرش امتحان مجازی داشته و مادرش به خاطر او در خانه مانده است. حنانه چهارسال است که به طور مستمر در این جلسات شرکت دارد. دور و برشان جلسههای قرآن دیگری هم هست اما این دورهمی را بهدلیل جوّ صمیمی و جوانی که دارد ترجیح میدهد، او مانند مادر و مادربزرگش فرصت حضور در این جلسه را دارد، جلسهای در محله تربیت که در ادامه با آن آشنا میشویم.
جلسه قرآن منزل «خانم توانا» قدمتی بیش از 35سال دارد. جوّ شاد و دوستانه این محفل چنان اعضای آن را پایبند کرده است که فاطمه معین وقتی به اجبار دو سالی منزلشان سمت میامی بوده، این مسیر طولانی را طی میکرده تا خودش را به دورهمی قرآنی برساند. دست آخر هم یکی از خانمهای جلسه منزل خودش را با قیمت کمتری به او اجاره میدهد تا باز به این محله برگردد و درکنار هممحلهایها و دوستانش باشد.
ساره گلیناری که او را با نام خانم توانا(فامیل همسرش) صدا میزنند، از اعضای اصلی این محفل است و منزل او در خیابان شهید قانع محله تربیت یکی از مکانهای ثابت و همیشگی جلسههای قرآن است.
به گفته خودش بانی این محفل، مادرشوهرش بوده که او را خانم توانای بزرگ صدا میکنند و در همین منزل، جلسهها را دایر کرده است. اکنون این بانوی قرآنی در قید حیات نیست ولی عروسش در همان منزل که روزی ویلایی بوده و اکنون به ساختمانی آپارتمانی تبدیل شده، ساکن است و همچنان جلسات را پابرجا نگه داشته است. این محفل قرآنی در طول سال هر هفته یکبار همراه با بیان تفسیر و احکام دایر میشود اما در ماه مبارک رمضان هر روز است و جزءخوانی را انجام میدهند.
به گفته بانوان حاضر در جلسه، این محفل برکات زیادی برای همهشان داشته است و در کنار همین قرآنخوانیها، با درددلها و مشکلات یکدیگر آشنا شده و طوری به هم کمک کردهاند و گرهگشا بودهاند که اکنون وقتی اعضا مشکلی دارند خیلی وقتها قبل از اینکه مسئله را به خانوادههایشان بگویند، به دوستانشان در این محفل میگویند و بدین طریق آن را حل میکنند.
این محفل قرآنی در طول سال هر هفته یکبار همراه با بیان تفسیر و احکام دایر میشود اما در ماه مبارک رمضان هر روز است و جزءخوانی را انجام میدهند
توانا از اردوهای شاد و دوستانهشان صحبت میکند: در عید فطر و دیگر مناسبتها به باغ یکی از اعضا میرویم و جشن میگیریم. در مناسبتهایی مثل نیمهشعبان هم جشن میگیریم و مولودیخوانی داریم. بارها هم اعضای جلسه با یکدیگر به سفرهای زیارتی و تفریحی و پیادهروی اربعین رفتهاند.
او میگوید: کنار این محفل قرآنی، ابتدا وامهای قرضالحسنه داشتیم که فقط بین خودمان قرعهکشی میکردیم ولی اکنون توسعه پیدا کرده و افراد خارج از جلسه هم میتوانند در این وامها شرکت کنند.
جلسههای قرآن ماه رمضان خانم توانا، محفلی برای خیرات رفتگان هم هست و اعضا تمایل زیادی دارند که به یادبود پدر و مادران آسمانیشان، بانی این جلسه باشند. بدین طریق خیلی وقتها جلسهها در منزل دیگر علاقهمندان برگزار میشود.
به گفته توانا وقتی تعداد حاضران در جلسه زیاد میشود، محفل را در منزل اعضایی که خانههای بزرگتری دارند برگزار میکنند یا به پارکینگ ساختمان میروند تا آنجا در محیط باز، تلاوتکننده قرآن و ادعیههای آسمانی باشند.
از آنجاییکه خود اعضای جلسه افراد نیازمند و مستضعف متعددی را میشناسند، علاوه بر سایر کمکهای مالی، فطریه و کفارهها را هم بین همین نیازمندان توزیع میکنند.
جلسه قرآن خیابان شهید قانع محله تربیت از زمان جنگ شروع شده است. آنزمان که مردها جبهه بودند، همسرانشان منزل خانم توانا که بزرگ محل بوده جمع میشدند و نگرانیهایشان را با هم قسمت میکردند. حتی گاهی که میترسیدند شبها تنها در خانههایشان بخوابند، به منزل خانم توانای بزرگ میآمدند و اینگونه روزهای جنگ را سپری میکردند.
کم کم خانم توانا با اینکه خودش سواد چندانی نداشته است میگوید حالا که دور هم هستیم بیایید برای سلامتی رزمندهها و همسرانمان دعای توسل و زیارت عاشورا و ... بخوانیم. چندی بعد، تلاوت قرآن به این دعاها اضافه میشود و از سالهای65 تاکنون جلسات قرآن دایر است.
شب آخر ماه رمضان هم هر کدام از اعضا مبلغی را میدهند و با جمع اینها یک افطاری تهیه میکنیم و باز همه دور هم جمع میشویم
اکنون خانم توانای بزرگ و خیلی دیگر از زنان آن جلسه فوت کردهاند و حاضران حدود 50نفر از فرزندان جوان آن مادران هستند که پای همین صوت قرآن، بچههایشان را بزرگ و تربیت میکنند تا نسل قرآنی دیگری را پرورش دهند.
ساره گلیناری از افطاریهایی که در جلسه قرآن آنها مرسوم شده است سخن به میان میآورد: شب تولد امام حسن مجتبی(ع) یک نفر که معمولا خودم هستم سوپ، نان، پنیر و سبزی افطاری را قبول میکنم بقیه هم هر چیزی دوست داشته باشند میآورند. بعد جلسه قرآن دور هم جمع میشویم و بساط افطاری را درست میکنیم و محفل معنوی، شاد و دوستانهای داریم.
شب آخر ماه رمضان هم هر کدام از اعضا مبلغی را میدهند و با جمع اینها یک افطاری تهیه میکنیم و باز همه دور هم جمع میشویم.البته آنها برای اینکه چنین شادیهایی را به دیگران هم هدیه دهند، قبل از آغاز ماه رمضان، مبالغی را جمع میکنند که با آنها بستههای ارزاق تهیه کرده و بین نیازمندان توزیع میکنند. به عنوان مثال همین امسال 20بسته شامل برنج، روغن، مرغ، عدس، تخم مرغ، سویا و پنیر را آماده و توزیع کردهاند.